خطاب به بانو فروغ الزمان
تو از نهایت شب گفتی و نهایت تاریکی
چه خوب شد که نماندی ، چه خوب شد که ندیدی
که مرزهای سیاهی در این زمانه شکسته
و شب جهنم بی انتهای تنهایی است
در این محله تو گویی که مهربانی نیست
و گر که هست ، چراغی روا نمی دارند
و هیچ کوچۀ خوشبخت نیست در این شهر
دریچه بسته و از ازدحام می ترسند
نه ،کاش بودی و با خود چراغ آوردی
که صد دریچۀ شعر از امید باز شود
بیست و هفتم بهمن یک هزار و چهارصد و دو
این همه فرهاد و شیرین را به دام انداختی
از قد و بالایشان برج البلایا ساختی
در حریم حرمت ما هرچه بود آتش زدی
بهر خویش از خون ما حصنی حصین پرداختی
از سر جور این همه جولان ویرانگر ، چرا
ملتی مظلوم را در مهلکه انداختی
یک نظر بر رفتگان و باورت هرگز نبود
در ته این تاختن ، تاوان که می پرداختی؟
هر شهرکی
که در سر ره باشد
مقصد نیست ،
باید بسی صبور بود .
شهری بزرگ و سبز
بی محبس و عسس
مانوس با حقیقت آزادی،
آن مقصدیست که می ارزد،
این قرن های رنج فراوان را.
آیه ها و ناله های نیمه شب
صبورانه های ما
در گوش تاریخ می پیچد
هرچند
در نیابد نالۀ ما گوشتان
اما
دلخوشیم که مورخ پیر
درگوش ما نجوا میکند:
"لکل طاغیة نهایه
و
بدایة النهایه قد اتت"
که این نمایش زندگی
برای هر ستمگرِ سرکشی
پایانی دارد
و آغاز این پایان
برای زورگویان و گردنکشان
بسیار نزدیک است
.
خسرو خون ریز ما کی خیزد از خواب و خمار
یا چنان بهرام گور از نشئۀ شوم شکار
او مدام اندر پی اهلاک حرث و نسل ماست*
تا نپیچد پای او در پا، نمی گیرد قرار **
او ز"لا شرقیه ، لا غربیه" شرقی رفته است***
گرچه با غربیه هم گه می رود در یک مدار
از سریر سلطنت با نام دین ناید فرود
چون دَوالپا روی دوش خلق گردیده سوار
شرق و غربش می کند تدبیر و ما را دشمنی
دوستانی اندک و بشکسته در گوش و کنار
گو به پا خیزیم گاه خستگی و خواب نیست
بین مرگ و زندگی باید یکی را اختیار
* اشاره به آیۀ 205 سورۀ بقره وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ
لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ
و هنگامى که [چنین دشمن سرسختى] قدرت و حکومتى یابد،
مى کوشد که در زمین فساد و تباهى به بار آورد، و زراعت و
نسل را نابود کند؛ و خدا فساد و تباهى را دوست ندارد
ترجمۀ حسین انصاریان
** اشاره به آیۀ 29 سورۀ قیامه قران مجید وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد ترجمۀ
فولادوند
*** اشاره به بخشی از آیۀ 35 سورۀ نور قران مجید
شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ
درخت مبارک زیتون که نه شرقی است و نه غربی