این که گفتند مرد ، مرد خداست
بعدها دیده شد که وا ویلاست
سخن از دوستان جانی نیست
بلکه از جانیان دوست نماست
کز خداوند و دین نقاب زده
در پس پرده خصم دین خداست
گرگ و دستار و ریش و بالاپوش
هر که باور نکرده او به فناست
ما که رفتیم و رخت بر بستیم
وای بر ماندگان در این غوغاست
ای شمایان که خوابتان برده
یا همه بسته چشم و گوش شماست
سخت نزدیک بینم این ایام
جامه تان یک به یک سیاه عزاست
تا به فرجام خواب اندیشی
پیش ما سر فکنده و رسواست