اجتماعیات

اشعار اجتماعی

اجتماعیات

اشعار اجتماعی

دلم برای خودم تنگ می شود اینجا

 

دلم برای خودم تنگ می شود اینجا

تمام خاطره ها سنگ می شود اینجا

تمام زندگیِ رنگ رنگ آن ایام

چه زود و زشت سیه رنگ می شود اینجا

اگر چه با کَمکی دلخوشی خوشیم و لیک

به چشم دیو سیه جنگ می شود اینجا

چنان بگیر و ببندی براه می افتد

که عقل عالمیان  منگ می شود اینجا

خدا نشسته  و گویی ز دور می خندد

به حالتی که مَلک لنگ می شود اینجا

حکیم عالم اگر هم کند ورود چه سود

که زود ،عرصه بر او تنگ می شود اینجا

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد