ویرانی خانه را گزارش کردیم
بر اهل و عیال آن سفارش کردیم
تا این همه کشته را شمارش کردیم
این قصۀ غصه را نگارش کردیم
با ناله و فریاد حکایت کردیم
زین گردش ایام شکایت کردیم
این قصه به هر کجا روایت کردیم
نشنیده گرفته شد قیامت کردیم
صد گونه بلا رسید و تهدید شدیم
از فقر و ستم چو شاخۀ بید شدیم
در بند ولّیِ ضد توحید شدیم
از لطف خدا دچار تردید شدیم
از تفرقه و تشتت خلق چنین
گشتیم مصیبت زده و زار و حنین
داریم گره بر ابرو و چین به جبین
از منع سما و تنگی روی زمین