اجتماعیات

اشعار اجتماعی

اجتماعیات

اشعار اجتماعی

فنجان های خالی

 


 لکه های خون

داغی است بر پیشانی های سیاه

 جام های لبالب از خون

 پیشانی - سیاهان را

که دستشان خالی است

 مست و نشئه می کند

 فنجان های  ما گرچه اکنون خالی است ،

اما  با دست های پر

دمادم  آن را  با لذت سر می کشیم

به امید روزی که از دمنوش آزادی پر باشد

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد